_god_

دلم گرفتــه و دستم عجیب می لرزد

شبیه شاپـــــرکی بـرصلیب می لرزد

شکفته بر لب من نغمه های دلتنگی

از این تـرانــــه نگاهی نجیب می لرزد

چقدر پیچک پاهای خسته ات باشم

که پا به پای تو دست فریب می لرزد

تو از تبار بهشتی، نه مثل من از خاک

دل هوس زده از عطر سیب می لرزد!

ترنج داده به دستم خدا و تیغ نگاه...

به لب تلاوت  امن یجیب می لــرزد

  • ❤دُخــــmelikaـــــی شِیطُــــJOoOoNـــــون❤
شعر زیبایی بود

فقط نمیدونین شاعرش کیه؟؟؟؟
نه الان یادم نیس
عاشقتم خدا:-)
:)
" خدا " واقعا کلمه ی پر رمز و رازیست 
O ـــ O
قشنگ بود.
مرسی
زیبا و دلنشین
منون آجی
يكشنبه ۲ خرداد ۹۵ , ۱۳:۴۳ رهــــــــا פـــֿــــانـــــوҐ
لایک
مرسی
قشنگ بود
مرسی عزیزم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

sweet cafe

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد...

دیدگان تو در قاب اندوه

سرد و خاموش

خفته بودند

زودتر از تو ناگفته ها را

با زبان نگه گفته بودند

از من و هرچه در من نهان بود

می رمیدی

می رهیدی

یادم آمد که روزی در این راه

ناشکیبا مرا در پی خویش

میکشیدی

میکشیدی

آخرین بار

آخرین لحظه تلخ دیدار

سر به سر پوچ دیدم جهان را

باد نالید و من گوش کردم

خش خش برگهای خزان را

باز خواندی

باز راندی

باز بر تخت عاجم نشاندی

باز در کام موجم کشاندی

گر چه در پرنیان غمی شوم

سالها در دلم زیستی تو

آه هرگز ندانستم از عشق

چیستی تو؟

کیستی تو؟

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ
بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست
Designed By Erfan Powered by Bayan